برج قابوس (میل گنبد)
برج قابوس یا همان میل گنبد که بلندترین برج تمام آجری جهان است جزو ابنیهی تاریخی مربوط به سدهی چهارم هجری است. این برج در زمان پادشاهی شمسالمعالی، قابوس ابن وشمگیر از پادشاهان آل زیار ساخته شده است. بر اساس کتیبهی آجری موجود در بنا که به خط کوفی نگاشته شده و گرداگرد برج نصب شده است، این برج در سال ۳۹۷ هجری قمری (۳۷۵ هجری شمسی) و بنا به دستور قابوس ابن وشمگیر بنا شده است. اگر چه معماری ایران دارای سبکهای مختلفی همچون معماری اروپایی نمیباشد و تنها دارای یک سبک و آن هم معماری ایران بوده، ولی بر طبق دستهبندی سبکی معماری ایران از دیدگاه مرحوم پیرنیا این بنا یكی از اولین ساختمانهایی است كه مرز بین شیوهی معماری خراسانی و رازی محسوب میشود و در واقع، مربوط به اوایل دورهی شیوهی معماری رازی است. ساختمان این بنا تماما ازآجر و ملات ساروج ساخته شده است. یكی از بارزترین ویژگیهای شیوهی معماری رازی، استفاده از آجر با بهترین كیفیت ممكن است.
محل فعلی قرار گرفتن برج قابوس، یعنی شهر گنبدکاووس در زمان ساخت برج، حومهی شهر جرجان (گرگان) کهن، پایتخت حکومت آل زیار بوده است. پایهی میل گنبد، بنایی است با ارتفاع ۱۵ متر که با همان مصالح به کار رفته در برج ساخته شده و داخل آن به شکل سرداب طراحی شده است. البته امروزه جز قسمتی از پاکار طاق این سرداب، تمامی قسمتهای کف آن به دلیل کاوشهای فراوان جویندگان گنجهای باستانی، تخریب شده است. این پایه در میان یک تپهی خاکی قرار دارد و فقط دو متر از ارتفاع آن خارج از سطح این تپه است و ارتفاع میل گنبد با احتساب ارتفاع پایهاش در حدود ۷۰ متر است که ۱۸متر از این ارتفاع متعلق به سرپوش میل است که به شکل گنبدی مخروطی ساخته شده است.
برج قابوس یا همان میل گنبد که بلندترین برج تمام آجری جهان است جزو ابنیهی تاریخی مربوط به سدهی چهارم هجری است. این برج در زمان پادشاهی شمسالمعالی، قابوس مخروطی که شیب تندی دارد، دو پوسته است؛ گنبد درونی مانند گنبدهای خاکی به شکل نیم تخممرغی و با آجر معمولی و پوستهی بیرونی با آجرهای ویژهی کفشکی (پخته شدهی قرمزرنگ دنبالهدار) ساخته شده است. روزنهی رأس این میل در قسمت شرقی آن است و میل گنبد همین یک روزنه را دارد. ساقهی این میل مدور است و از ویژگیهای منحصربهفرد آن، پشتبندهای مثلثیشکل آن است. این پشتبندهای دهگانه که به فواصل مساوی از یکدیگر قرار دارند از پایبست بنا شروع شده و به قسمت زیرین گنبد ختم میشوند.
در ضلع جنوبی این میل، درب ورودی آن قرار دارد. سردر این درب، طاق نیمگردی است که مقرنسکاری شده است. محققان معماری این طاق را از نخستین نمونههای مقرنسکاری میدانند.
در مورد کاربری حقیقی این برج، بین مورخان و محققان اختلاف نظرهایی وجود دارد. برخی از صاحبنظران این عرصه این برج را بنای آرامگاهی میدانند و معتقد هستند که سرداب درون تپه محل دفن قابوسبوده است که بنا به دستور وی و به همین منظور ساخته شده است. این دسته از مورخان به مصنوعی بودن تپه استناد میکنند چون در اکتشافات درون تپه، تا عمق مورد حفاری، زیرسازی آجری وجودداشته است. تایید یا رد این نظریه، راهکار باستانشناسی ندارد چون در کاوشهای این بنا بقایای هیچ جسدی پیدا نشده است. برخی از مورخان به شخصیت ادبی و علمی قابوس و مراوداتش با عالمان زمان خود به ویژه منجمان استناد میکنند. برج قابوس به کیاکوشکار گیلانی که از منجمان برجستهی آن زمان بوده است دستور ساخت رصدخانهای را در پایتخت داده است. در منابع تاریخی به ساخت اینرصدخانه اشاره شده است اما در مورد مکان ساخت آن گزارشی وجود ندارد. طبق نظر این دسته از مورخان، برج گنبد، همان رصدخانه است.
نکتهی حائز اهمیت دربارهی کاربری این برج آن است که میل بودن آن با پذیرش هیچ یک از دو فرضیهی موجود منافاتی ندارد. گرچه از حیث ساختار، برج گنبد با بسیاری از میلها نیز متفاوت است و هنوز علت ساخت آن به درستی مشخص نیست. فارغ از بحثهای تاریخی پیرامون برج گنبد، آن چیزی که موجب امتیاز این بنای تاریخی شده است سازهی بینقص آن است که این برج را در زمرهی بهترین آثار مهندسی تاریخ بشر قرار داده است. این امتیاز در یک نظرسنجی بینالمللی که بین معماران مشهور جهان برگزار شده به برج گنبد داده شده است. برجی که فقط از آجر ساخته شده و هیچ گونه استوارکنندهای ندارد و در طول عمر بیش از هزار سالهاش حتی با تحمل دو زمینلرزهی شدیدتر از ۶ ریشتر، همچنان استوار و پابرجا است.